Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-05-06@19:12:38 GMT

ماجرای انتخاب «شیرین» دختر نورالدین خان زاده

تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۶۲۹۴۸

ماجرای انتخاب «شیرین» دختر نورالدین خان زاده

بازیگر سریال «نون خ» گفت: در فصل دوم کلیت قصه در شهرستان رخ می‌دهد و به همین ترتیب بیشتر به آداب و رسوم کرد‌ها پرداخته شده است، مثل جشن انار.  به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این شب‌ها که پخش فصل دو سریال نون خ از شبکه یک سیما آغاز شده است، بسیاری از مخاطبان که با زیبایی بصری و لهجه‌های مردم مناطق کرد نشین آشنایی نداشتند، به واسطه تماشای این سریال از نزدیک با اخلاق و بخشی از فرهنگ این مردم خونگرم آشنا شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سعید آقاخانی بعد از سریال‌های کمدی خود، این بار فضایی جدید را برای روایت انتخاب کرده است. او در کنار بازیگر‌های بومی روستا، سعی کرده تا برای ایفای نقش‌های اصلی این سریال از بازیگرانی که اصالت کرد دارند استفاده کند. یکی از همین بازیگر‌ها ندا قاسمی است. او با اینکه قبل از بازی در نون خ در صداوسیمای مرکز کرمانشاه فعالیت‌های قابل توجهی داشته است، اما با بازی در این سریال به خوبی دیده شد. با قاسمی درباره ایفای نقش خود در این سریال گفتگو کردیم.
** بعد از پایان تصویربرداری سریال «نون خ» مشغول کار دیگری نشدید؟
- نه واقعیتش این است که در حال حاضر مدتی است در قرنطینه خانگی به سر می‌برم و دیگر نتوانستم کاری را قبول کنم. چرا که تصویربرداری سریال نون خ نیز به خاطر شیوع کرونا و اینکه به قرنطینه خانگی برویم متوقف شد.
** تصویربرداری «نون خ» چه زمانی تمام شد؟
- زمان دقیقش را به خاطر ندارم، اما فکر می‌کنم بیست و پنجم اسفند بود و از آن روز تا همین الان در قرنطینه خانگی به سر می‌برم و هیچ کاری هم قبول نکردم.
** سریال در کدام منطقه کرمانشاه مقابل دوربین رفت؟
- ما در کرمانشاه و روستای پریان ضبط داشتیم و تقریبا ۵۰ درصد کار را کرمانشاه گرفتیم و باقی اش را تهران و در منطقه خجیر تصویربرداری کردیم.
** شما از جمله بازیگر‌های هستید که در فصل اول این سریال نیز در همین نقش بازی می‌کردید. درباره ادامه دار شدن این سریال و حضورتان در این نقش برایمان می‌گویید و اینکه چرا یکسری از بازیگرانی که در فصل گذشته بازی می‌کردند در فصل دو حضور ندارند.
- بله درست است یک تعدادی از بچه‌ها در فصل دوم سریال حضور ندارند.
** و این دلیل خاصی داشته؟
- دو خواهر من که در «نون خ ۱» حضور داشتند، در «نون خ ۲» بازی نمی‌کنند. بازیگر جدیدی را به جای این دو به کار اضافه نکردیم، اما طبق داستان و آنچه در قصه بود یکی از خواهر‌ها اصلا نمی‌توانست حضور داشته باشد. دیگری هم به خاطر مشکلاتی که داشت و درگیر اجراهایش بود نتوانست کارهایش را هماهنگ کند و متاسفانه ما را همراهی نکردند و واقعا جایشان خالی است.
** قصه «نون خ» چقدر برای شما به عنوان یک بازیگر جذابیت داشت که حاضر شدید در ادامه تولید این سریال نیز ایفای نقش کنید؟
- ما فصل اول را که کار کردیم شخصیت شیرین شخصیت مشخصی بود. در فصل دوم نیز کلاً قرار شد که تک تک شخصیت‌ها بیشتر در ذهن مخاطب جا بیفتند، قطعا ادامه دار شدن این سریال بسیار جذاب بود و خیلی دلم می‌خواست که در ادامه این سریال نیز حضور داشته باشم که خدا را شکر حضور داشتم و کار کردیم و امیدوارم که مردم از تماشای این سریال لذت برده باشند و توانسته باشیم لحظه‌ای لبخند را بر لبان آن‌ها بیاوریم.
** شما اصالتا کرمانشاهی هستید؟
- بله من کرمانشاهی هستم.
** و فکر می‌کنم راحت‌تر از سایر بازیگر‌ها توانستید با بومی بودن منطقه، لهجه و فضای کرمانشاه ارتباط برقرار کنید؟
- قطعاً همین طور است، چون زبان کردی زبانی است که من هیچ مشکلی بابت صحبت کردن به این لهجه نداشتم.
** چطور شد که برای بازی در فصل نخست «نون خ» در نقش شیرین انتخاب شدید؟
- برای بازی در فصل اول این سریال از طریق یکی از دفتر‌های فیلمسازی که برای کار دیگری رفته بودم به دفتر آقای آقاخانی معرفی شدم و همانجا گفتند که آقای آقاخانی به دنبال بازیگر‌های دختری است که اصالتاً کرد یا کرمانشاهی باشند. اتفاقاً فکر کنم جزو آخرین بازیگر‌هایی بودم که به این سریال اضافه شدم و زمانی که به گروه اضافه شدم یک هفته بعد از آن سریال کلید خورد. در ادامه آقای آقاخانی بعد از تست گرفتن بازیم را تائید کردند و برای این نقش انتخاب شدم.
** قبل از اینکه در «نون‌خ» بازی کنید فعالیت‌های تصویری به این شکل داشتید؟
- از سال ۸۷ تئاتر کار می‌کنم. منتها در شهرستان فعالیت می‌کردم به خاطر این که آن زمان در کرمانشاه زندگی می‌کردم. علاوه بر تئاتر، با صدا و سیمای مرکز کرمانشاه نیز همکاری‌های بسیاری داشتم و به عنوان بازیگر در مجموعه‌های تلویزیونی شبکه کرمانشاه و مجری در شبکه کرمانشاه فعال بودم. همینطور در رادیو کرمانشاه نیز یکی از بازیگران واحد نمایش بودم. از سال ۹۴ نیز به طور مستمر به عنوان یکی از گویندگان و بازیگران رادیو کار کردم. با شبکه سراسری هم در همین زمان چند تله فیلم بازی کردم که از چند شبکه سراسری پخش شد. مثل یکی از تله فیلم‌هایی که کارگردانی اش به عهده کاظم معصومی بود و تعدادی تله فیلم و فیلم کوتاه نیز داشتم و به طور مدام هم تئاتر کار می‌کردم. اما سریالی که به شدت دیده شد همین «نون خ» بود.
** آن زمان فکر می‌کردید با بازی در این سریال به شهرت برسید؟   - بله حتماً به خاطر اینکه در عید نوروز پخش می‌شد و الان هم که در این شرایط که مردم در قرنطینه خانگی به سر می‌برند پخش می‌شود و همین دو باکس متفاوت باعث افزایش تعداد مخاطبان سریال تلویزیونی خواهد بود. در وهله بعدی این که به هر ترتیب کارگردانی این کار بر عهده سعید آقاخانی بود و از همان ابتدا می‌دانستم که می‌تواند بازخورد خوبی بین مردم داشته باشد و به خوبی دیده شود.
** شخصیت شیرین چقدر برای خودتان جذابیت داشت و چقدر شما را دچار چالش می‌کرد؟
- شخصیت شیرین در فصل ۱ خیلی پر رنگ نبود و حضور کمی در قصه سریال داشت. در فصل دو نیز آن طور که دیدید فیلمنامه مردانه‌ای داریم و نویسنده نیز آنطور که باید حضور زن‌ها را در این سریال پررنگ نکرده است. با اینکه سریال «نون خ» کمی شلوغ و مردانه است، اما خب باز هم این شلوغی موقعیت‌های خوب و جذابی برای مخاطبان رقم زد.

با این حال حضور شیرین در فصل دو پر رنگ‌تر از فصل اول است. به هر حال شخصیت شیرین از لحاظ رفتاری شخصیتی بین دو خواهر بزرگتر و کوچکتر از خود بود، نه مثل خواهر بزرگتر قلدر بود و نه مثل خواهر کوچکترش آرام و لوس بود. شیرین یک چیزی بین این دو خواهر بود و تقریباً تُخس بود. شیرین خیلی هنرمند است و جواب همه را می‌دهد و اینکه شلوغ کاری‌های خودش را دارد، کار‌های هنری می‌کند، رانندگی می‌کند، حواسش به پدرش است و در کل این تُخسی هایش برایم بسیار جالب بود.
** بخش مهمی از این سریال به آداب و رسوم و فرهنگ مردم کردنشین بر می‌گردد. با توجه به این که اصالتا کرمانشاهی هستید چقدر با این آداب و رسوم آشنایی داشتید؟ و آیا شما هم به عنوان یک کرد نشین به گروه ایده می‌دادید؟
- نمی‌توان گفت که خیلی ایده به گروه دادم، همانطور که می‌دانید آقای آقاخانی خودشان اصالتا کرد و اهل بیجار هستند و کاملاً به لباس، نحوه صحبت کردن و آداب و رسوم این منطقه اشراف دارند. اما به این دلیل که ما در کرمانشاه کار می‌کردیم من هم تا جایی که می‌توانستم و به لهجه مربوط می‌شد، اگر تکه کلام‌های خاصی در موقعیت سکانس می‌دانستم و شنیده بودم به آقای آقاخانی می‌گفتم که کرد‌ها برای مثال در چنین موقعیتی از چنین تکه کلامی استفاده می‌کنند یا اینکه سعی می‌کردم تا جایی که می‌توانم به آقای آذرنگ که خیلی دوست داشتند از این تکه کلام‌های کرد‌ها استفاده کنند کمک کنم. در کل سعی می‌کردیم تا جایی که می‌شود فرهنگ مردم کرد را نشان دهیم و امیدوارم که موفق بوده باشیم.
** از میان خانم‌هایی که در این سریال بازی کردند فقط شما اصالتا کرد هستید؟
- خانم بازوند اصالتا کرمانشاهی، اما بزرگ شده بندرعباس هستند و خانم شرافتی نیز اصالتاً سقزی هستند. اما من هم کرمانشاهی بودم و هم در کرمانشاه بزرگ شدم.
** و همین موضوع باعث شده که راحت‌تر بتوانید با قصه‌ای که در این منطقه کردنشین رخ می‌دهد ارتباط برقرار کنید؟
- بله درست است، بالاخره با این مردم زندگی کردم و اطلاعاتی از آن‌ها می‌دانم و نسبت به خرده فرهنگ‌هایشان که ممکن است به چشم نیاید آگاهی دارم.
** ظاهرا نویسنده سعی نکرده تا فرهنگ و رسوم مردم کرمانشاه و کردنشین را به طور گسترده روایت کند و بیشتر قصه‌ها حول اتفاق‌هایی است که هر روز در روستا رخ می‌دهد.
- فکر می‌کنم هر چه جلوتر برویم بهتر می‌شود. در فصل اول دقیقا همینطور بود، چون بخشی را در روستا و بخشی دیگر را در تهران تصویربرداری کردیم. اما در فصل ۲ کلیت قصه در شهرستان رخ می‌دهد و به همین ترتیب نشان دادن این آداب و رسوم بسیار بیشتر از فصل اول شده است، مثل جشن انار. در فصل دو سعی شد که این آداب و رسوم‌ها به قصه سریال اضافه شود. باز هم می‌گویم شاید خیلی از سکانس‌ها نویسنده نتواند فرهنگ و آداب و رسوم این مردم را به قصه اضافه کند. یعنی بالاخره، چون باید بار داستانی را جلو ببرد و موضوع جذابی را بنویسد ممکن است فضایی را در اختیار نداشته باشد که بتواند به بخشی از رسوم مردم کرد بپردازد.
** بعد از اینکه فصل نخست این سریال پخش شد و استقبال خوبی هم از آن صورت گرفت، تصمیم بر ادامه آن در فصل دو گرفته شد. اما آیا قرار است «نون خ» باز هم ادامه داشته باشد؟
- واقعیتش این است که نمی‌دانم، چون که خودم از این که تصویربرداری کار به یکباره متوقف شد شوکه شدم. چون که قرار بود ما این سریال را در ۲۶ قسمت ضبط کنیم و اینکه کار یکباره تعطیل شد، مرا شوکه کرد و به دلیل شیوع کرونا دیگر نتوانستیم مابقی سریال را ضبط کنیم و الان تقریباً نصفه پخش می‌شود. نمی‌دانم در آینده چه اتفاقی بیفتد شاید آقای آقاخانی و فرجی منتظر هستند تا ببینند سریال در فصل دو مورد توجه قرار می‌گیرد یا نه و این موضوع قطعاً در تصمیم گیری شان بابت ادامه دار کردن سریال تاثیر دارد.
** یکی از نقاط قوت این سریال بیان لهجه کردی از زبان بازیگر‌های بومی آن منطقه است.
- بله و مردم به شدت بیان لهجه‌های کاراکتر‌ها را دوست دارند. خیلی از مردم سعی می‌کنند که ادای بازیگر‌ها را در بیاورند و لهجه را تقلید کنند و خدا را شاکریم که مردم سریال را دوست داشتند.
** شخصیت شیرین یکی ازدختر‌های نورالدین خانزاده است که مجرد است و در این فصل خواستگار دارد. این شخصیت در ادامه پررنگ‌تر می‌شود؟
- داستان حول او می‌چرخد که خواستگار دارد. یک بخش‌های دیگری هم اضافه می‌شود و یک کاراکتر دیگر هم به سریال اضافه می‌شود. منتهی ما نتوانستیم نصف باقی مانده کار را ضبط کنیم، در ادامه کار قرار بود شخصیت شیرین پررنگ‌تر هم شود.
** سکانسی که نورالدین دخترهایش را جمع می‌کند و از همه سوال می‌پرسد ایده چه کسی بود؟ و آیا شما هم در پرورش این ایده مشارکت داشتید؟
- اولین بار که این سکانس را تصویربرداری کردیم خودمان به شدت لذت بردیم و متوجه شدیم که خیلی بامزه شده است. این سکانس ایده آقای آقاخانی و آقای تنابنده بود و زمانیکه پی به بامزه بودن این سکانس بردیم، رنگ و لعابی به آن دادیم و ظاهراً هم به دل همه نشسته است.
** کار کردن یا بازیگر‌های بومی کرمانشاه راحت بود؟
- بسیار شیرین بود. خیلی از بازیگر‌هایی که در کار می‌بینید جزو مردم روستا هستند و عمه‌هایی که داریم خانم‌های همان روستا هستند و از همجواری شان به شدت لذت بردیم.
** این سریال به شدت روی وحدت مردم کردنشین متمرکز است، این موضوع دقیقاً شبیه به سنت و رسوم مردم کرمانشاه به تصویر کشیده شده است.
- بله کرد‌ها این وحدت را با هم دارند و این ایده از خصوصیات اصلی کرد‌ها نشات گرفته است.
** جمله پایانی.
- فقط امیدوارم این روزگاری که ما الان گرفتارش شدیم و این ویروس و مشکلات اقتصادی که همراه با خود پیش آورده زودتر بگذرد، چونکه فکر می‌کنم همه مردم را افسرده کرده است. ما هم سعی کردیم این سریال طوری باشد که لبخندی به لبان مردم بیاورد و انشاله در روز‌هایی که همه مردم کشور درگیر این بیماری هستند تنها یک ساعت با دیدن سریال ما از این بیماری فاصله بگیرند و سریال «نون خ» را نگاه کنند و همگی به روال عادی برگردیم.

سریال «نون خ» به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیه کنندگی مهدی فرجی هر شب از شبکه یک سیما پخش می‌شود. منبع: خبرگزاری فارس

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: سریال نون خ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سریال تلویزیونی قرنطینه خانگی آقای آقاخانی شخصیت شیرین آداب و رسوم فکر می کنم بازیگر ها رخ می دهد فصل دو فصل اول

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۶۲۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تا پای جان برای دختر ایران

صدای فریادها، اشک‌های شوق، گریه‌های بی‌امان و مردمانی که در میان علفزارها می‌دویدند تا به یسنا برسند، همان صحنه‌هایی است که غروب روز پنجشنبه در روستایی در گلستان رقم خورد. «گلستان»، گلستان شد، یسنا نفس می‌کشید و زنده بود.

به گزارش ایسنا، شهروند نوشت: صدای فریادها، اشک‌های شوق، گریه‌های بی‌امان و مردمانی که در میان علفزارها می‌دویدند تا به یسنا برسند، همان صحنه‌هایی است که غروب روز پنجشنبه در روستایی در گلستان رقم خورد. «گلستان»، گلستان شد، یسنا نفس می‌کشید و زنده بود. همان دختربچه‌ای که پنج روز از ناپدیدشدنش در زمین‌های کشاورزی روستای یلی‌بدرآق شهرستان کلاله می‌گذشت. همان دختربچه‌ای که سرخ‌پوشان هلال‌احمر، نیروهای مردمی، روستاییان و ماموران انتظامی ‌را به صحنه کشانده بود تا یکی از شیرین‌ترین ماموریت‌های امدادی رقم بخورد.

چهارشنبه بود که رئیس هلال‌احمر شهرستان کلاله در گفت‌وگو با «شهروند» اعلام کرد که در کنار خانواده یسنا می‌مانند و دست از عملیات جست‌وجو نمی‌کشند. آنها پای حرف خود ماندند. امدادگران و هلالی‌ها در کنار خانواده نگران این دختربچه ماندند تا اینکه بالاخره او را صحیح و سالم یافتند. آن غروب پنجشنبه در میان علفزارهای زمین کشاورزی، یکی از سخت‌ترین عملیات‌های امدادی، با پایانی خوش همراه شد. کایت‌سوار داوطلب هلال‌احمر به صورت خودجوش به منطقه آمد. آنقدر گشت‌زنی کرد تا بالاخره او را یافت.

حالا سه روز از پیدا شدن یسنا می‌گذرد. او در بیمارستان است تا مطمئن شوند حالش به طور کامل خوب است. در این میان، سه روز است که ماموریت سخت هلالی‌ها و تلاش بی‌وقفه آنها به همراه نیروهای مردمی، سر زبان‌ها افتاده است. مردم ایران از شنیدن خبر پیدا شدن یسنا دلشاد شده‌اند. حال‌شان خوب است و هیچ‌کس نیست که بتواند کمک‌های سرخ‌پوشان هلال‌احمر را نادیده بگیرد. ‌هادی کاهانی همان ناجی معروف این روزهاست. همان داوطلبی که خودش را به منطقه رساند، پرواز کرد و درنهایت دختربچه با لباس زردرنگ را یافت.

خودم تصمیم گرفتم برای کمک بروم
این ناجی هلال‌احمر که شوق و لبخند شادی را به خانواده یسنا هدیه کرد، در گفت‌وگویی با خبرنگار «شهروند» جزئیات تازه‌ای از آن روز روایت می‌کند: «عضو جمعیت هلال‌احمر نیشابور هستم. ١١ سال است که کایت‌سوارم. از چهار سال پیش نیز مربی پیشرفته هنگ گلایدر هستم و آموزش را شروع کردم. از یک سال پیش بود که به صورت داوطلب عضو جمعیت هلال‌احمر نیشابور شدم. در واقع بهمن پارسال بود که از طریق یکی از دوستان کایت‌سوارم در یک مانور مربوط به جمعیت هلال‌احمر شرکت کردم. از همانجا متوجه شدم که چقدر امدادگر بودن لذت‌بخش است، بنابراین به صورت داوطلبانه عضو شدم و تا الان ادامه داده‌ام. از ماجرای یسنا در فضای مجازی باخبر شدم. کسی به من نگفت برو، خودم تصمیم گرفتم بروم و تلاشی برای یافتن این بچه کنم. در واقع چهارشنبه ظهر در یک پیج دیدم که روحانی اهل ترکمن صحرا اعلام کرده هنوز یسنا پیدا نشده است و از مردم کمک خواسته بود. همان لحظه با خودم گفتم حالا که لوازم و امکاناتش را دارم، چرا نروم. وسایلم را برداشتم و راهی محل شدم.»

پایان یک ماموریت شیرین
کاهانی وقتی به محل رسید، سوار کایت شد و دو ساعت گشت زد. به گفته خودش کار راحتی نبود: «پرسان‌پرسان خودم را به محل رساندم. وقتی رسیدم، هوا گرگ‌ومیش بود و داشت تاریک می‌شد، برای همین آن شب نتوانستم پرواز کنم. ساعت ٨ صبح روز پنجشنبه بود که پرواز کردم. تا ساعت ١٠:٣٠ جست‌وجو کردم و چیزی پیدا نکردم. باد بلند شد. مجبور شدم فرود بیایم، اما ظهر دوباره از مسیر ضلع جنوبی یعنی برعکس مسیری که صبح جست‌وجو کرده بودم، پرواز کردم. ٤٥ دقیقه طول کشید تا اینکه وسط علفزار او را دیدم. اول تصور کردم یک نفر است که دارد سلفی می‌گیرد، ولی وقتی دور زدم و بیشتر دقت کردم، دیدم خود یسناست. باورم نمی‌شد. از طریق بی‌سیم به همسرم گفتم که پیدایش کردم. همان اطراف بسیج مردم و نیروهای امدادی در حال جست‌وجو بودند. بالای سر آنها رفتم و اعلام کردم که یسنا پیدا شده؛ بالا سرشان می‌چرخیدم. به آنها گفتم از همین بالا شما را به محل پیدا شدنش می‌بردم. سه دقیقه بعد رسیدم بالا سر یسنا، مردم هم دویدند و مسیری که می‌رفتم را دنبال کردند. آنها به یسنا رسیدند و بغلش کردند. خودم اگر می‌خواستم فرود بیایم خیلی سخت می‌شد و ممکن بود بچه نیز بترسد، برای همین مردم را به سمت او هدایت کردم. البته اگر می‌دیدم در معرض خطر است تعلل نمی‌کردم و همانجا برای نجاتش فرود می‌آمدم.»
کاهانی ادامه می‌دهد: «وقتی یسنا را پیدا کردم، حسی را تجربه کردم که هیچ‌وقت آن را تجربه نکرده بودم. در این یک سالی که عضو هلال‌احمر شده‌ام، چنین نجات لذت‌بخشی را تجربه نکرده بودم. این ماموریت خیلی برایم شیرین بو د.اگر دوباره مورد مشابهی پیش بیاید باز هم با جان و دل انجام می دهم.  من پرواز را دوست دارم و تازه فهمیدم که چقدر امدادگران همانقدر که کار سختی دارند، همانقدر هم حس‌های شیرین را در لحظه‌های نجات تجربه می‌کنند. وقتی عضو هلال‌احمر شدم، با خودم گفتم قطعا امدادگران با حال خوش مردم، حال‌شان خوب می‌شود. آنها با جان و دل زحمت می‌کشند تا لبخند روی لب مردم باشد. پس من هم می‌توانم این حس‌ها را تجربه کنم.»

همه دست‌به‌دست هم دادند تا روستای ما شاهد یک معجزه باشد
پنج روز تلاش شبانه‌روزی رقم خورد و درست زمانی که امیدها برای زنده‌بودن یسنا لحظه‌به‌لحظه کمرنگ‌تر می‌شد، چیزی شبیه یک معجزه رقم خورد. دختربچه ترکمن بار دیگر در آغوش مادر آرام گرفت. پس از پیدا شدن یسنا، مادرش که روزهای سختی را در فراق دختر خردسالش گذرانده بود، گفت: «از همه کسانی که بی‌وقفه تلاش کردند، تشکر می‌کنم. تلاش‌های بی‌وقفه نیروی انتظامی، بسیج، هلال‌احمر و نیروهای مردمی‌ را فراموش نمی‌کنم.»
این در حالی است که نورعلی بدرآق‌نژاد، دهیار روستای یلی‌بدرآق، در گفت‌وگو با «شهروند» از تلاش بی‌وقفه نیروهای امدادی تشکر کرد و گفت: «نیروهای امدادی در این چند روز دلسوزانه پای کار بودند. من به چشم می‌دیدم که خستگی، سختی کار و ناامیدی از پیدا نشدن یسنا، هیچ‌کدام باعث نشد تا امدادگران دست از کار بکشند یا از جان و دل مایه نگذارند. آنها تا آخرین لحظه مثل روز اول عملیات، جست‌وجو می‌کردند. هیچ چیز باعث نمی‌شد که دلسرد شوند. در کنار خانواده یسنا ماندند و درنهایت شادی را به آنها هدیه کردند. البته نمی‌توان کمک‌های نیروهای مردمی ‌و روستاییان را نادیده گرفت. آنها نیز در کنار امدادگران هلال‌احمر لحظه‌به‌لحظه زحمت کشیدند. همه دست‌به‌دست هم دادند تا روستای ما شاهد یک معجزه باشد. یسنای ما به لطف همین زحمات برگشت.» پدر و مادر یسنا حالا مریض شده‌اند. در فراق دخترکشان روزهای سختی را تجربه کرده بودند و حالا کمی‌ بیمار شده‌اند. با این حال، هیچ چیز نمی‌تواند خوشحالی را که در صدایشان موج می‌زند، از آنها بگیرد. پدر یسنا در گفت‌وگویی کوتاه می‌گوید: «نیروهای امدادی ما را تنها نگذاشتند. شادی را به ما هدیه دادند. خوشحالی را به زندگی ما برگرداندند و هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم که چطور مثل دختر خودشان دنبال یسنا بودند و در کنار مردم و پلیس، برای ما زحمت کشیدند. اگر دست از جستجو برمی داشتند معلوم نبود چه اتفاقی برای یسنای ما می افتاد.»

وزیر کشور از نیروهای امدادی تشکر کرد

وزیر کشور با انتشار پیامی از تلاش‌ نیروهای امدادی به‌ویژه هلال‌احمر برای یافتن کودک گمشده گلستانی قدردانی کرد.
متن پیام احمد وحیدی به این شرح است: «پیدا شدن یسنا دختر گمشده کلاله‌ای پس از پنج روز جست‌وجوی نیروهای امدادی اعم از هلال‌احمر و تیم‌های امدادی محلی، دل همه مردم ایران را شاد کرد.
ضمن تقدیر و تشکر از امدادگران و نیروهای انتظامی جهادگر و دلسوز ایران اسلامی‌ که همواره دغدغه آسودگی مردم عزیز کشورمان را دارند، پیدا شدن دختر ایران‌زمین را به خانواده «یسنا» و ملت شریف ایران تبریک می‌گویم.
امیدوارم همه دختران، پسران، زنان و مردان ایران عزیزمان، همواره در امنیت و آسودگی‌خاطر و به دور از بلایا به‌ سر برند. »

٤ نفر دستگیر شدند

دیروز مشخص شد که یسنا ربوده شده بود. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کلاله استان گلستان از شناسایی و دستگیری عوامل اصلی ربایش کودک کلاله‌ای خبر داد.
سیدجواد میردوستی با اشاره به دستگیری متهمان اصلی ربایش یسنا کودک کلاله‌ای، گفت: «متهمان ۴ مرد هستند که یکی از آنها پس از بازجویی با صدور قرار بازداشت موقت، راهی زندان شد. ۳ متهم دیگر این پرونده فعلا در پلیس آگاهی برای بازجویی تحت نظر هستند و پس از تکمیل تحقیقات در مورد آنها  تصمیم قانونی اتخاذ خواهد شد. بعضی از افراد بازداشتی جزء افرادی هستند که پیش از پیدا شدن یسنا، با دستور بازپرس پرونده به عنوان مظنون به پلیس آگاهی احضار شده بودند. انگیزه متهمان از ربودن این کودک پس از تکمیل شدن تحقیقات اطلاع‌رسانی خواهد شد.»

قدردانی کولیوند از نیروهای امدادی برای یافتن یسنا

 رئیس جمعیت هلال‌احمر در پیامی، ضمن تبریک به مردم و خانواده یسنا، از تلاش مداوم و خستگی‌ناپذیر نیروهای امدادی به‌ویژه کایت‌سوار داوطلب هلال‌احمر برای پیدا کردن یسنا چهار ساله پس از پنج روز مفقودی، قدردانی کرد.
در متن پیام پیرحسین کولیوند آمده است: «پیدا شدن دختربچه چهار ساله اهل استان گلستان پس از پنج روز مفقودی و دوری از خانواده، ‏اتفاق مبارکی است که با نقش‌آفرینی جمعیت هلال‌احمر نتیجه داد تا خانواده‌ای چشم به راه از ‏نگرانی بیرون آمده و مردم از این خبر خوب خشنود شوند و نیز ارزش‌ خدمات نیروهای امدادگر و داوطلب ‏بیش از پیش در مقابل چشمان منصف جامعه نمایان شود.‏
شکر خداوند مهربان را به جای می‌آوریم که عنایت خاص او موجب سربلندی جمعیت هلال‌احمر در این ‏عملیات بشردوستانه و تسکین قلوب خانواده‌ای شده است.‏ اینجانب لازم می‌دانم کمال قدردانی و تشکر را از برادر عزیز و گرانمایه «جناب آقای‌ هادی کاهانی»، مربی ‏هنگ گلایدر و عضو داوطلبِ جست‌وجوی هوایی جمعیت هلال‌احمر به جای آورم که با زنده‌یافتن یسنای ‏عزیز، صفحه‌ای زرین به تاریخ جمعیت هلال‌احمر اضافه کرد.‏ به علاوه قدردانی خویش را از مدیریت، امدادگران و داوطلبان جمعیت هلال‌احمر استان گلستان و مردم ‏شریف کلاله به دلیل فعالیت خستگی‌ناپذیر در این عملیات ابراز می‌دارم و نیز قدردان تلاش‌های روابط عمومی هلال‌احمر استان گلستان هستم که با ‏مدیریت حرفه‌ای در پوشش اخبار این عملیات، نقش برجسته‌ای در پیشگیری از انتشار اخبار جعلی داشتند.‏»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • برای حل مشکلات باید در انتخابات شرکت کرد
  • ماجرای بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی
  • عاشقانه «نیلگون» با مثلث فروتن، حجار و درخشانی می‌آید
  • واکنش مطهری به ماجرای دختـر دف‌زن | خانم‌های مجلس به لاک غلیظش معترض بودنـد!
  • همکاری دوباره دو بازیگر سریال خانه به دوش | عکس
  • پایان پیکار‌های ووشو جوانان دختر مازندران در بابلسر
  • سلمان؛ روایت درست تاریخ
  • سلمان فارسی؛ روایت درست تاریخ
  • تا پای جان برای دختر ایران
  • نماد‌های عجیب در انتخابات هند